شبی که مردم خوشحال بودند و رسانههای ضدایرانی نه!
تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۸۰۹۴۸
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله - جواد شیخ الاسلامی: وای از این روزها و وای از این بازی! هنوز یادم نرفته که از ماهها پیش لحظهها را برای آغاز جام جهانی و اولین بازی تیم ملی شماره میکردم و دل توی دلم نبود که با بُرد ایران مقابل انگلیس در اولین بازی، پر دربیاورم و وقتی مردم از خوشحالی بیرون ریختهاند، روی تک تک کوچهها و خیابانهای ایران پرواز کنم و برای تک تک تشویقها و بوقها و شعارها جان بدهم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بچهها سرود نخواندند و تمرکزشان را از دست دادند
از همان اول بازی مشخص بود که بچهها تمرکز ندارند. راستش دلم از نخواندن سرود ملی توسط بچههای تیم ملی بدجور گرفت. از شما هم پنهان نباشد که در دلم چندباری… استغفروالله! خب… شور و هیجان و غیض و غیرت ایرانی بود و نمیشد نه از من و نه از این بچهها خردهای گرفت. بچهها که چند هفته زیر شدیدترین فشارهای رسانهای بودند و شاید من هم اگر در چنین جوی بودم، دچار همین خطای تحلیل میشدم. فقط خدا میداند دستگاه عملیات روانی ایرانستیزان در این مدت با ذهن و روح و روان مردم ما چه کرده است… هنرمندان و ورزشکاران و سلبریتیها که سیبل مرکزی این حملات بودند که جای خود. این از بازیکنانمان که یکجورهایی بهشان حق میدادم و البته انتظار اصلاح هم داشتم. من هم که مثل هر ایرانی دیگری دوست داشتم بحثهای خانوادگی و درونی، همینجا در خانه خودمان بماند و بچهها توی زمین تمام تمرکزشان روی عزت و آبرو و اعتبار ایران و فوتبال ایران در چشم میلیاردها زن و مردی باشد که پای تلویزیونها بازی تیم ملی را میبینند.
۶ تا خوردیم و ۲ تا زدیم!
وقتی از همان لحظات اول دیدم که همه بچهها در یک تصمیم دستهجمعی با سرود همراهی نمیکنند، خب دلم گرفت، و از همان لحظه حدس زدم که توی زمین کارمان زار است. چرا که بچهها به جای تمرکز روی بازی، تمام ذهنشان درگیر این بود که اگر سرود ملی را بخوانند ایرانستیزان و پادوهای آنها در داخل چه هجمهای به آنها وارد خواهند کرد. و شد آنچه که شد… ۶ تا خوردیم و البته ۲ تا زدیم! اول پکر شدیم و فاتحه تیم را در دلمان خواندیم و بعد که ۲ تا را زدیم، با خودمان گفتیم نه، این تیم، تیمی که به انگلیس ۲ تا گل میزند، میتواند به جام برگردد و از بازیهای بعدی امتیاز لازم را بگیرد. بعد هم استوری گذاشتم: «در هر شرایطی کنارتونیم»...
وقتی دقیقه ۹۸ قلبمان از جا کنده شد...
ما کنار بچهها ماندیم. بیشتر از قبل. همه با هم یکصدا در دلمان نام ایران را صدا زدیم که نام تک تک ماست. صدای ما از گوشه گوشه کوچهها و خیابانها رفت و رفت و رفت تا خود قطر؛ خود محل اسکان، خود اتاق طارمی و ترابی و روزبه و حسینی و میلاد و… حتی خود اتاق پیام نیازمند که میدانست هر اتفاقی هم که بیفتد، به عنوان دروازهبان چهارم، در این جام جهانی فقط باید روی نیمکت بنشیند! صدای ما نفوذ کرد به ساق پای آزمون و دستکش سیدحسین. بازی ولز کوبنده شروع شد و تماشایی ادامه یافت. آنقدر موقعیت داشتیم که حسابش از دستمان در رفته بود. تا دقیقه ۹۸ قلبمان توی حلقمان بود، ولی هنوز امیدوار بودیم. صدای ما از تک تک خیابانها و کوچهها به دقیقه ۹۸ بازی ایران-ولز هم رسیده بود. یک توپ برگشتی، روزبه چشمی، و گل! کره زمین به اندازه نود میلیون نفر در یک لحظه سبکتر شد. ما هم سبک شده بودیم. یکی دو دقیقه بعد، گل دوم! این بار سبک نشده بودیم، پرواز میکردیم. چشم باز کردم دیدم توی خیابانم و دارم فریاد میزنم: ایران ایران...
من و مردم و خیابان و این بوقهای دوستداشتنی!
حتماً خودتان دهها فیلم و عکس از جشن خیابانی مردم دیدهاید. فرقی نداشت کجا؛ گوشه گوشه ایران جشنی برپا بود و مهمانانی که مهمان نبودند، همه میزبان بودند. طالقانی را آرام رفتم دروازه دولت. بازی تازه تمام شده بود و ماشینها و موتورها یکی یکی با همراهی خانواده و دوست و آشنا از راه میرسیدند. بوقها! بوقهای نجیب! بوقهای دوستداشتنی! بوقهای پر سر و صدا! بوقهای خوشحال! در عرض دو سه دقیقه خیابان انقلاب پر شد از جمعیت. کم کم پرچمها توی خیابان گل میکردند. دست خودم نبود و به هر ماشینی میرسیدم بلند ایران ایران میگفتم. مردم از خوشحالی داشتند میمردند. آخیش… بعد از دو ماه هجمه رسانهای و فرهنگی و امنیتی و نظامی، که داشت ذهن و روح و قلبمان را افسرده میکرد، این شادی ملی نیاز بود؛ از نان شب واجبتر. به میدان انقلاب که رسیدم، دیگر هیچکس خودش نبود. همه «ما» شده بودند. توی صورت هم فریاد میزدیم و خوشحالی میکردیم. بارها با خودم فکر کردم و باز هم به این نتیجه رسیدم که این لذتبخشترین شادی ملی من بود.
هم سرود ملی را خواندیم، هم بازی را بردیم...
هرچه توانستم فیلم و عکس گرفتم. تا ۹ شب توی خیابان بودیم و فریاد میزدیم. وقتی رسیدم خانه، یکی یکی شهرها را چک کردم و خوشحالی مردم را تماشا کردم و دلم برای همهشان ضعف کرد. چه کسی میخواهد و چه کسانی میخواستند که این شادی ملی وجود نداشته باشد؟ چه کسانی تمام تلاششان را کردند که مردم ما شاد نباشند؟ بهانهای برای دور هم بودن نداشته باشند؟ توی صورت هم از خوشحالی فریاد نزنند؟ چه کسانی دو ماه تمام برای تحریم ورزش ایران تلاش کردند و وقتی تیرشان به سنگ خورد، فشار را به بازیکنان تیم ملی منتقل کردند؟ بازهم تیرشان به سنگ خورد، چون این بار بازیکنان همان اول بازی با خواندن سرود ملی نشان دادند که تنها «ما» شدن است که چاره ماست، و تنها نام ایران است که میتواند ما را دور هم جمع کند. سرود را خواندند و به نام ایران به دل رقیب زدند. و شد آنچه که شد…
چه کسانی میخواستند ما ببازیم و مردم شاد نباشند؟
بین ویدئوها چشمم به ویدئویی از شبکه سعودی اینترنشنال میخورد. مجری و مربی ایرانی، که پولشان را از وزارت خارجه عربستان سعودی دریافت میکنند، دارند درباره بازی ایران-ولز صحبت نمیکنند! یعنی صحبتهایشان هیچ ربطی به فوتبال ندارد. هردو از برد تیم ملی ایران خشمگین و عصبانیاند. از شادی مردم هم عصبانیاند. فکر نمیکردند با هجمه شدیدی که در هفتههای اخیر علیه تیم ملی و مردم ایران داشتهاند، این جمعیت بیرون بریزند و شهرها را قرق کنند. آنقدر عصبانیاند که نمیتوانند خودشان را کنترل کنند. و من به این فکر میکنم چه کسانی و چرا نمیخواستند مردم ایران رنگ شادی را بچشند؟ چرا از شادی و خوشحالی ما عصبانیاند؟ چرا ما حق نداریم دور پرچم کشورمان حلقه بزنیم و تیم ملی کشورمان را تشویق کنیم؟ مشخص است. چون آنها میخواهند آنقدر غمگین باشیم، آنقدر احساس بدبختی کنیم، آنقدر در انزوا و تنهایی و خشم غرق شویم، که هیچ روزنه امیدی نداشته باشیم. هیچ نقطه روشنی پیش رو نبینیم. هیچ پرچم و سرود و شعر و شعار و رنگی نباشد که ما را دور هم جمع کند. تمام سعیشان را کردند که پرچممان را و سرود ملیمان را هم از ما بگیرند، تا ما بدون سلاح، بدون هویت، بدون یکپارچگی، مقابل آنها گسسته و خسته و شکسته شویم. اما میشویم؟! هرگز!
کد خبر 5640547 جواد شیخ الاسلامیمنبع: مهر
کلیدواژه: جام جهانی 2022 قطر تیم ملی فوتبال ایران ایران پرچم ایران جمهوری اسلامی ایران تیم ملی تیم ملی ایران قطر میدان انقلاب صفحه اول روزنامه ها دکه روزنامه جام جهانی 2022 قطر صفحه اول روزنامه های ورزشی صفحه اول روزنامه های اقتصادی فوتبال صفحه اول روزنامه های استان ها تیم ملی فوتبال ایران جام جهانی قطر اسرائیل جمهوری اسلامی ایران مهدی طارمی مهاجرین افغانستانی تیم ملی فوتبال عصبانی اند چه کسانی سرود ملی تیم ملی بچه ها بوق ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۸۰۹۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مرد سال آسیا: شادی مردم ایران برایم از همه چیز مهمتر بود
به گزارش ورزش سه، این دو سال، برای مسلم اولاد قباد رویایی بوده و توانسته به موفقیت های زیادی دست یافته است. اما احساس میشود که او میتوانسته ورای این دستاورد ها پیش برود و بدون شک مصدومیت های کهنه و پیاپی مانع از توفیقهای خیره کننده و چشمگیر او شده. به هر حال، مرد سال آسیا به شمار میرود و چندی پیش در نیمه نهایی و فینال جام ملتهای آسیا، بخش اعظمی از وسعت و خلاقیت تیم ملی و عملکرد فردی قابل توجهی را ارائه کرد.
چپپای تکنیکی و خوش قریحه، شب گذشته در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا برابر بنفیکا، دقایقی را به میدان رفت و تیمش (پالما) مدافع عنوان قهرمانی، برای دومین بار پیاپی به دیدار نهایی بزرگترین رویداد باشگاهی اروپا راه پیدا کرد. پیش از محفل چهار تیم، مسلم اولاد قباد نمایش درخشان و استثنایی را در مراحل گروهی داشت و اگر مایورکاییها اینجا ( فینال اروپا ) هستند، با تکیه بر او از مسیر پر پیچوخم و جذاب لیگ قهرمانان عبور کردهاند.
مسلم اولاد قباد همچنان مصدوم است. بهتر است بگوییم که مصدوم بود و این درد ادامه پیدا کرده. اما اینکه او چگونه بهرغم این درد در جام ملتهای آسیا به میدان رفته، سوالاتی را پدید میآورد و قرار است در فینال لیگ قهرمانان اروپا در نبرد با یکی از باشگاه های بزرگ دنیا یعنی بارسلونا پا به توپ شود و از مهرههای کلیدی پالما محسوب میشود.
خبرنگارما، گفتوگویی را با مرد سال آسیا داشته است و مسلم از مصدومیت خود، قهرمانی در آسیا، پیروزی مقابل بنفیکا و صعود به فینال اروپا میگوید که در ادامه خواهید خواند؛
* یک پیروزی شیرین و بزرگ مقابل بنفیکا بدست آوردید و راهی فینال اروپا شدید. از بازی دیشب بگو؛
خداروشکر توانستیم در این دیدار سخت به پیروزی دست پیدا کنیم و برای دومین بار به فینال لیگ قهرمانان صعود کنیم. بنفیکا از تیمهای قدرتمند اروپا به شمار میرود و ستارههای تراز اول بزرگی دارد. به نظرم بازی خیلی سختی بود، به خصوص که تیم ما ( پالما ) بازیکنان مصدوم زیادی دارد که باعث شده با تعداد بازیکن کمتری راهی فینال فور اروپا شویم. ابتدا بازی را عقب افتادیم، اما خوشبختانه به بازی برگشتیم و قدرت خود را نشان دادیم. در ضربات پنالتی پیروز بازی شدیم و احساس میکنم به آن چه مستحقمان بود، دست یافتیم. امیدوارم در فینال موفق باشیم و از عنوان قهرمانی دفاع کنیم. اگرچه بارسلونا تیم بزرگی است و ماموریت دشواری را پیشروی خواهیم داشت.
* برابر بنفیکا، دقایق کمی به میدان رفتی. دلیلش چه بود ؟
به خاطر مصدومیتی که از قبل داشتم و حضور در اردوهای تیمملی و بازیهای جام ملتهای آسیا، حدود یک ماه در تمرینات پالما نبودم که طبیعتاً در تایم بازی من خیلی تاثیر گذار است. به خصوص اینکه سایر بازیکنان در تمرینات تلاش میکنند تا جای خود را در سیستم و برنامه های مربی مستحکم کنند. آقای وادیلو از بازیکنانی استفاده میکند که در تمرینات حضور داشتند و در کارهای تمرینی شرکت کرده اند. بنده ام در تایمی که به میدان رفتم، نمایش خوبی داشتم و قطعا در بازی فینال بیشتر در زمین حضور خواهم داشت و امیدوارم بتوانم به تیم کمک کنم و عملکرد خوبی داشته باشم
* خوشبختانه تیم ملی در جام ملتها قهرمان شد. اما کاملا مشخص بود که از مصدومیت رنج میبری و با درد بازی میکنی. از قهرمان آسیا تعریف کن؛
جام ملتهای بسیار مهمی بود، به این دلیل که انتخابی جام جهانی محسوب میشد و تیمها پیشرفت کرده بودند. همه دیدند که ژاپن در مرحله گروهی حذف شد. واقعیت این است که بنده پیش از جام ملتهای آسیا از ناحیه همسترینگ آسیب دیده بودم و مصدوم شد. بسیاری از فیزیوتراپهای داخلی و خارجی توصیه کردند که در جام ملتهای آسیا بازی نکنم و حتی گفتند در صورت بازی، پارگی همسترینگ باعث میشود که شاید شش الی هفت ماه دور از میادین باشم و نیمه نهایی اروپا و حتی جام جهانی را از دست بدهم. ولی خب، با صحبتهایی که با کادرفنی انجام دادیم و آقای دکتر صادقی که در این مدت بسیار برای من زحمت کشیدند تا به جام ملتهای آسیا برسم. واقعیت اینکه به شدت درد داشتم، اما وظیفه خودم دانستم با پیراهن تیم ملی بازی کنم. با تمام وجود برای شادی دل مردم بازی کردم و پیش خودم مطمئن بودم که میتوانم به تیم ملی کمک کنم. خداروشکر که قهرمان آسیا شدیم و برایم بسیار لذت بخش بود. میخوام بسیار آماده تر در جام جهانی به میدان بروم.
* در موقعیت حساسی هستی و شاید این سوال در چنین شرایطی درست نباشد. اما شایعات در خصوص تیم آیندهات ادامه دارد. قرار است به ایران بازگردی؟
با تیم پالما یک سال دیگر قرارداد دارم. مشخص نیست که به لیگ ایران بازگردم. حرفه ای نیست با توجه با قراردادی که با تیم اسپانیایی دارم و در این برهه حساس با تیم دیگری مذاکره کنم که از لحاظ ذهنیتی دچار مشکل شوم. باید در آینده چه اتفاقی رخ میدهد. در حال حاضر بازیکن پالما هستم و به فینال لیگ قهرمانان فکر میکنم. اما خب یک سری مشکلات در اسپانیا دارم که باید پس از اروپا به آن رسیدگی کنم و تصمیم بگیرم.